سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه [بذر] دوستی رویید، کمک رساندن به یکدیگر و پشتیبانی از یکدیگر، واجب می گردد . [امام علی علیه السلام]
خالق زمین
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» آزردن پدر و مادر

زمانیکه برادرهایم پدر و مادرم را کتک زدن

 

 این  ماجرا بر اساس داستان واقعی  نوشته شده است و من به عنوان  نویسنده این  وبلاگ  این نوشته را تایید می کنم

یادم می آاید خیلی وقتها پای  صحبت بزرگتر ها می نشستم  بعضی وقتها حس کنجکاوانه کودکی  ام  مرا وادار می کرد  صحبت های آن ها را دنبال  کنم و الان   که بزرگ شده ام هنوز  این صحبت ها  را به خاطر دارم و برای شما بازگو می کنم.

بابا  آن  وقتها  حرف حرف خودش بود پس در خانه رئیس  خانه بود و مادر  حق هیچ اعتراضی را نداشت بارها  شاهد  بودم  که بابا  مادر را  تا حد مرگ می زد  گذشت و گذشت تا برادرهایم بزرگ شدن آنها  نیز با  پدر  همراه شدند و  گاهی مامان  را به باد کتک می گرفتن دلیلش  را خدا می داند  فقط چون مرد بودن و به مردی  خود می بالید  اما  مگر مردن بودن  اینگونه  تفسیر  می شود .مادر یک چیز را همیشه  می گفت  خیر  از جوانی  نبینید مادرم  وقتی  به یک سنی رسید کور شد  و موهای  سرش مقداری  کچل شده  بود  من همیشه  می گفتم  کور شدن  مادر  فقط  و فقط  به خاطر  تو سری  خوردن  او بود.

تقدیر رقم خورد  و این بار پدرم  پیر و ناتوان شد و همان  دستهای بی رحم  که خودش  تربیت کرده بود  بر سر  خودش خورد آری برادرانم  پدر را  نیز به باد  کتک  گرفتن  .....

 برادرانم همچنان زندگی  کردن بعد از پدرم مادر سالها  بعد مادرم فوت اما همیشه این کلمه  بر زبانش بود نفرین شده ی من  هستید 

گذشت  و گذشت  تا برادر  بزرگم مرد  برای او  اشک ماتم  رختیم  و برایش طلب آمرزش از خداوند  کردیم .

بعد از 15 سال خواهرم  خوابش را دید  به او می گوید  حالا  تازه  حکم من تمام  شد  پیش  خدا...

آیا  به راستی  این حکم  حق پدر و مادر بوده ؟؟؟؟؟؟؟؟  

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » رحیم زاده ( چهارشنبه 90/3/11 :: ساعت 8:17 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ارزش دادن به والدین در قرآن
آزردن پدر و مادر
آق والدین

>> بازدید امروز: 5
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 3489
» درباره من

خالق  زمین
رحیم زاده
یه وبلاگ واسه دلم

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب